رطوبت هوای بارونی
یه حس عاشقونه میسازه
همیشه دنیای قشنگی رو
برای یک دیوونه میسازه
حالا یه لحظه رو تصور کن
تو این هوا کرب و بلا باشی
قشنگ تجربش که تو بارون
یه لحظه بین زائرا باشی
وقتی که آسمون اشکاشو داره به زمین میکوبه
به یاد کربلا دلای نوکرا همه آشوبه
وقتی بارون میاد شبش برام از اون شبای خوبه
شبای خوبِ من؛شبای بارونی
به یاد تو هستم؛به یادم میمونی
همیشه آمادم سرم رو بشکونی
ولی از تو میخوام دلم رو نشکونی
اگه لیلایی تو میخوام مجنون باشم
همیشه دلتنگِ شبِ بارون باشم
غریب مادر،غریب مادر،غریب مادر
دلا عاشقا رو میدونم
که غرق اضطرابه تو بارون
آخه شنیدم که همه میگن
دعاها مستجابه تو بارون
حالا یه لحظه رو تصور کن
تو این هوا دست به دعا باشی
چی بهتر از این که بخوای از حق
یک شبِ جمعه کربلا باشی
حسِ عجیبی اگه دیدی حالت دگرگون میشه
به یاد کربلا صحن نگاهت خیسِ بارون میشه
از تو دلت ببین حتی دلِ ابرا داره خون میشه
دلِ ابرا خونه،آسمون گریونه
صدای بارون،یا صدای دلتنگی
وقتی دلگیرم،زیرِ بارون میرم
بارون حسِ خوبیه برای دلتنگی
به حرم وابستم،بس که یادش هستم
همدم چشامه تو شبای دلتنگی
بارون دوباره اومد؛خیسه این گنبد؛شده رویایی
بارون وقتی میباره؛کربلا داره؛حالِ زیبایی
بارون وقتِ پروازه؛حالا که بازه؛درای رحمت
یااباعبدالله یااباعبدالله یااباعبدالله یااباعبدالله
حاج مهدی اکبری-هیئت علمدار-شب بیست و هشت صفر97-شور