جاموندم،مثل رقیه اربعین جاموندم
بازم همه رفتن و تنها موندم
خیلی دلم شکسته بود
اگه گلایه میکنم،جاشه آقا
تو اون همه زائرِ تو
جایی برای من نبود،باشه آقا
نیومدم ولی دلم پیشته
کرب و بلای من همین هیئته
میسوزم،به خدا قسم منم دل دارم
ای همه کسم منم دل دارم
خوش به سعادتت رفیق
که حرمو داده حسین،باز نشونت
یادِ منم کن این شبا
نذری و چای موکبا،نوشِ جونت
از طرفِ منم بگو السلام
منم یه اربعین ایشاالله میام
کربلایی محمدحسین حدادیان-زمینه-هئیت مکتب الزهرا-اربعین-شب هفتم صفر

ستون به ستون میروم؛دلم غرقِ خون میروم

به جوش و خوروشم؛علم روی دوشم

من افتاده بودم؛بی تو زار و حیران

دستم را گرفتی؛تا گفتم حسین جان

تربته شفا حسین؛ساکن کربلا حسین

قدم به قدم اشک و آه؛به هر موکبی ذکرِ شاه

پریشان و گریان؛به یادِ اسیران

با یادِ تنت اِی؛در صحرا فتاده

می آیم به سویت؛با پای پیاده

تربته شفا حسین؛ساکن کربلا حسین

غبارِ رهت بر سرم؛خیالِ حرم در بَرَم

بیایم به گریه؛به جای رقیه

نذرِ دخترت شد؛حجِ اربعینم

شاید مثلِ بی بی؛رویت را نبینم

تربته شفا حسین؛ساکن کربلا حسین

حاج سید مجید بین فاطمه-مراسم روز اول اربعین-اربعین 1379-حسینیه ریحانة الحسین-صفر