زلف تو در توی قاسم
تابِ گیسوی قاسم
خم کجِ ابروی قاسم
قدِ دلجوی قاسم
عیناً حسن،حسن؛ذاتاً حسین
صولت و مه روی قاسم
روی خوش روی قاسم
نغمه هو هوی قاسم
زورِ بازوی قاسم
عیناً حسن،حسن؛ذاتاً حسین
قاسم حریف تن به تن دارد ندارد
این نوجوان جوشن به تن دارد ندارد
چیزی کم از بابا حسن دارد ندارد
اصلاً مگر ازرق زدن دارد ندارد
قاسم ثمر قاسمو؛اعلی گوهر قاسمو
کلا قمر قاسمو؛یا ناصر الحسین
صاحب جدل قاسمو؛شیرین عسل قاسمو
خیر العمل قاسمو؛یا ناصر القاسم
قاسم یا عزیز الله؛قاسم یا عزیز الله
در طواف زلفِ یارم؛روی قاسم نگارم
سر خوش از دیدارِ یارم؛از تو دست بر ندارم
قاسم قاسم؛نجمِ نجمه خاتون
ذکر قاسم شد شعارم؛عاشقی سر به دارم
از کسی ترسی ندارم؛تاکه قاسم رو دارم
آیینه مردِ جمل آمد به میدان
یک شیردل مانند یل آمد به میدان
با سیزده جامِ عسل آمد به میدان
ای لشکر کوفه اجل آمد به میدان
شیر سخن قاسمو؛ازرشکن قاسمو
یابن الحسن قاسمو؛یا ناصر الحسین
جیش الحسین قاسمو؛نورِ دو عین قاسمو
شه نشأتین قاسمو؛یا ناصر الحسین
قاسم یا عزیز الله؛قاسم یا عزیز الله
کربلایی امبر برومند-شب ششم محرم 1397-شور-خیمه حضرت ابالفضل علیهالسلام اصفهان