تا قیامت هستم از دل شکسته ها؛از کوچکی قد کشیدم تو دسته ها
زندگی اَم را خرج روضه اَت کنم کمهِ؛اَجر کلِ نوکر هایت با فاطمه
با اجازه اَت بین روضه اَت نفس میزنم؛هر چه غیر عشق تو باشه پَس میزنم
آقا یه عُمره که هوامونو داری برای ما کم نمیگذاری؛همیشه دستم رو خودت گرفتی
تو خوبی کردی و فقط بدی دیدی؛ولی همیشه بخشیدی چشم هایت را بست و چیزی نگفتی
حالا برای تدل شکسته آوردم؛نفس خسته آوردم منی که آبرو بردم همیشه
همه جا رفتم و همه ردم کردن حالا میخوام که برگردم،جایی مثل در خونه اَت نمیشه
دیگه بریدم از همه از این زندگی خسته اَم؛بگو آخه چیکار کنم با این دل شکسته اَم
حسین سالار زینب حسین سالار زینب حسین سالار زینب حسین سالار زینب
دوباره آمدم با ناله و فریاد؛من را نمیبری از یاد حتی اگه توی روضه نباشم
فقط از من نگیر این اشک و این سوز را؛خدا نیارد ان روز را
یه لحظه بخواهم از تو جداشوم؛دیگه میشود روی من حساب کنی آقا
من را جواب کنی آقا؛خدا میداند که بیچاره میشوم تمام عمرم را به تو بده کارم
آخه فقط تو را دارم؛اگر رَد اَم کنی آواره میشوم مگه خودت نگفتی که من را میخری آقا
مگه خودت نگفتی کربلای میبری آقا؛مگه خودت نگفتی کربلای میبری آقا
حسین سالار زینب حسین سالار زینب حسین سالار زینب حسین سالار زینب