مهربانی آرام جانی روزی رسانی؛شهریارِ فلک سوارِ ماه رمضانی
اِی نگار بی قرینه به تو میگویند ماه مدینه؛ملک تو چشمات عرش را میبیند
عرش خدا توی چشم هایت نگاهت بهشت برکاتِ؛تا ته سُفره ات را نگاه کُن هر کی میبینم گداتِ
یا حسن یا حسن آقای قلب من؛نه فقط من که همه میگویند از آن قدیم ها
تا خدا بود مجتبی بود شاه کریم ها؛سُفره دارِ آسمانی من چه میخواهم خودت میدانی
حاجتم را از نگاهم میخونی؛یه آرزو مانده در سینه نه مکه میخواهم نه مدینه
زنده باشم و چشم هایم را روز نصب ضریح تو ببینم؛عرش خدا توی چشم هایت نگاهت بهشت برکاتِ
تا ته سُفره ات را نگاه کُن هر کی میبینم گداتِ؛یا حسن یا حسن آقای قلب من
داره تکبیر وقتی که شمشیر کُنی همایر؛بی نظیره شُکوه شیرِ علی شمایل
اِنگار از راه عجل آمد وقتی اسمت تو جمل آمد؛بانی احلام من اسعد آمد
خون تو رگ قاسم ذکر لب حضرت قائم؛دادی علم داری رو یادش ماه مُنیر بنی هاشم
دادی علم داری رو یادش ماه مُنیر بنی هاشم؛یه آرزو مانده در سینه نه مکه میخواهم نه مدینه
زنده باشم و چشم هایم را روز نصب ضریح تو ببینم؛یا حسن یا حسن آقای قلب من