شاه هست حسین و پادشاه هست و حسین؛دین هست و حسین و دین پناه هست و حسین

سَر داد و نداد دست در دست یزید؛حقا که بنای لا اله هست و حسین

حسین جان،حسین جان،حسین جان،حسین،جان،حسین جان

خنجر کجا و کوفه گه مصطفی کجا؛حنجر کجا و خنجر شمر دقا کجا

نیزه کجا و پهلوی مجنون شهر کجا؛پیکان کجا و مخزن سِرِّ خدا کجا

حسین جان،حسین جان،حسین جان،حسین،جان،حسین جان

فرمان به قتل سبط بنی می دهد یزید؛آن بد گهر خلف مرتضی کجا

پیکار کرد زاده ی مرجانه با حسین؛ناکث کجا خامس آل اَبا کجا

حسین جان،حسین جان،حسین جان،حسین،جان،حسین جان

لعل لبی که چشمه ی آب حیات بود؛سوز عطش کجا لب آب بقا کجا

حلقوم شیر خواره که نازک تر از گل است؛حلقوم او کجا دَمِ تیرِ جفا کجا

حسین جان،حسین جان،حسین جان،حسین،جان،حسین جان

در آن حریم باد مخالف نمی وزید؛آتش کجا و بارگه کبریا کجا

کوفه کجا و عطرت خاص نبی کجا؛زینب و محفل نسل زِنا کجا

حسین جان،حسین جان،حسین جان،حسین،جان،حسین جان

آن سَر که زیب دامن خیر العنام بود؛آن سَر کجا و زینت تشت طلا کجا

از یاد دَهر وحشت طوفان نوح رفت؛طوفان کجا و واقعه کربلا کجا

حاج سید مجید بنی فاطمه-هیئت ریحانة الحسین-شهادت امام جواد-شور

تو دل شب خلوت ای وای؛منم و همین غربت ای وای
 این آخرین حرف منهِ؛کسی نمونده پای ای بیعت ای وای
کار روزگار این پایان کاره؛شرمنده اَم حسین جان

خواهر تو زینب شده آواره ای وای؛این بوده همیشه قرار کوفه که وفا نداره کوفه

نایبِ تو بی یارهِ ای وای دلواپس دلداره ای وای
 برگرد مدینه تا هنوز عَلَم به دست های علَمَ دارهِ ای وای
حال من خرابه قلب من کبابهِ برگرد جون زینب؛حالا که هنوز که شیر خواره سیرابه ای وای
روی قلبت داغ اش رو میزاره کوفه که وفا نداره کوفه؛این بوده همیشه قرار کوفه که وفا نداره کوفه
تا که روی دارم ای وای،می بینی گرفتارم
من تشنه ام هست اما واسه لب های تشنه تو عزا دارم؛افتاده چه بد حال جسمت میشه پا مال

میبینم یک عِده سرت را  می بُرَّند وسط گودال

تو خورجین سر تو میاره کوفه که وفا نداره کوفه؛این بوده همیشه قرار کوفه که وفا نداره کوفه

باید قلبم برا تو حرم باشه؛دائم بساط روضه تو عَلَم باشه

وقتی زندگیم شده عاشقی و دلبرم حسینهِ؛روز و شب ندارم حرف اول و آخرم حسینه

صرف تو شد همه روز و شب های من؛با تو سَر شد شب و روز و دنیای من

حسین آقای من؛آقای من،آقای من  حسین آقای من؛آقای من،آقای من

باید جونش برا تو فدایی شهِ؛هر کی به لطف فاطمه کربلایی شهِ

بین عشقای تو دنیا بخدا بهترین حسینه؛وقتی مقصد تمام عاشقا اربعین حسینهِ

من مجنون و حرم تو رویای من؛خوشبختم چون که تو هستی لیلای من

حسین آقای من؛آقای من،آقای من  حسین آقای من؛آقای من،آقای من

صلی علی خامس آل عبا ساکن کرب و بلا یا حسین

غلامت عاقبتش بخیر میشه؛با یک نگاه تو یه شبهِ زهیر میشه

هر کی عمری شده سینه زن و نوکر حسینه؛حتما با دعای خیر پدر و مادر حسینهِ

دونه دونه میریزه این اشک های من؛گریون میشم تا بگیری دست های من

حسین آقای من؛آقای من،آقای من  حسین آقای من؛آقای من،آقای من

حاج سید مجید بنی فاطمه-زمینه-حسینیه ریحانة الحسین-شهادت حضرت مسلم

نام:به اذن و مدد خالق يکتا
مداح:سيد مجيد بني فاطمه
سبک:شور
مکان:حسينيه ريحانه الحسين-95
متن:
به اذن و مدد خالق يکتا به اذن نبي الله
به اذن علي عالي اَعلي به اذن خداوند حيا حضرت زهرا
به اذن حسن آقاي کريمان دو عالم و با رُخصتِ از مرد علم دار حرم حضرت سقا
اگر خَستهِ دِلُ و پُر و غم  و دردي اگر از دل خورشيد جدا مانده و سردي
اگر هر آنچه مفاتيح نوشته است به لَب زمزه کردي بدانيد؛دَواي غمتان غير قُبار حرم کرب و بلا نيست نگرديد
 

نام:حرمت خواهش چشم های منه

مداح:سید مجید بنی فاطمه

سبک:شور

مکان:حسینیه ریحانه الحسین-95/5/8

متن:

حرمت خواهش چشم های منه

چه جوری دلت میاد گریه کنم

تو هوامو رو داشته باشی بس اَم است

آخه جز خودت به کی تکیه کنم

نگذار نوکرت ازت جدا شه نگذار زندگی اَش از هم بپاشد

کمکم کن میخوام که برگردم میدانم که فقط بدی کردم

السلام روح قالو بَلا سلطان کربلا سلطان کربلا

دیگه از دست خودم خسته شدم نمیدانم این روز ها چه حالی اَم

من را از خودت بدان تو رو خدا تو نگاه نکن به دست خالی اَم

چشم هایم خیسِ باز دلم گرفته دلم غُصه حرم گرفته

یه نشانی بگذار سر راهم که سر اومد این عُمر کوتاه اَم

السلام روح قالو بَلا سلطان کربلا سلطان کربلا

حرمت خواهش چشم های منه

چه جوری دلت میاد گریه کنم

تو هوامو رو داشته باشی بس اَم است

آخه جز خودت به کی تکیه کنم

نگذار نوکرت ازت جدا شه نگذار زندگی اَش از هم بپاشد

کمکم کن میخوام که برگردم میدانم که فقط بدی کردم

السلام روح قالو بَلا سلطان کربلا سلطان کربلا

اگه روز و راز زندگیم میخواهد اسمت رو بگیرد از لبم بیا جانم را بگیر تمام بشه غم دلواپسی های هر شبم

همین خوبه که به یادم هستی

در خانه اَت به رویم نَبستی مثل بارون میریزه اشکامون

به ضریحت برسان دست هایم را

السلام روح قالو بَلا سلطان کربلا سلطان کربلا

نام:دل بی تاب آمده چشم پر از آب آمده

مداح:حاج مجید بنی فاطمه

سبک:زمینه

مکان:اربعین94

متن:

دل بی تاب آمده چشم پر از آب آمده

اومده ماه عزا لشکر ارباب آمده

لشکر مشکی پوشان سینه زنان ارباب

شب همه شب میخوانند نوحه برای ارباب

جان آقا سَنه قوربان آقا سید العطشان آقا

دل من در به دَرهِ درمان دردش سفره

یک نفر نیست که یک شب ما را زیارت ببرد

دست روی سینه سینه زن های ارباب

با یک سلامم میروم پایین پای ارباب

جان آقا سَنه قوربان آقا سید العطشان آقا

آه حسرت میکشم بار مصیبت میکشم

وقتی که گریه اَم نمی آید خیلی خجالت میکشم

پای عَلَم می مانم پای عَلَم می میرم خواب دیدم آخر توی راه حرم می میرم

جان آقا سَنه قوربان آقا سید العطشان آقا

دلمو زدم به دریا تو این شب های احیا؛دوبار روضه میخونم برای حُسین زهرا

افطار من با حسینِ سر و کار من حُسینِ؛وقت دعا توبه و استغفار من با حسین

آبرو مو دادم از کَف بِل حُسین الهی العفو؛میدونی که آرزومهِ سینه چاک این علم شم

زیر پرچمت می مونم تا مُدافع حرم شم؛زیر پرچمت می مونم تا مُدافع حرم شم

وقفت بشه بدن من پیرهن سیاه به تن من؛تا جون دارم میخونم اِی ارباب بی کفن من

آبروی من حُسینِ شاه بی پیراهن حُسینِ؛آبرو مو دادم از کَف بِل حُسین الهی العفو

حاج سید مجید بنی فاطمه-شور-شب 22 رمضان 1437-شب قدر-شهادت امام علی-حسینیه ریحانة الحسین

چه خبره بازار شام،همه اومدن روی بام؛همه اومدن دیدن،سر بابام

تنش زیرِ خاکِ،دلش میتپه برای من پر شکسته؛سرش روی نیزه،قرآن میخونه برای من سرشکسته

این روزا برای ما عجیب نیست؛هیچ کسی شبیه ما غریب نیست

کبودی دور و بر چشمام شاهدِ روز و حالمه؛به شیر خواره مون رحمی نکردن من که دیگر سه سالمه

به یتیم تو خندیدن،پای سر تو رقصیدند؛توی کوچه ها نامحرما،منو دیدن

لباس اسیری دل پُر خون؛سوغاتی این کاروانه

توی نیزه نگاه کن که خاتم تو؛غنیمتی این ساربونه

کشتن ما از اینا بعید نیست؛با وجود به موندنم اُمید نیست

اینا ما رو خارجی میدونن؛همینه که پریشونم

یه بار دیگه قرآن بخوان تا باور کنند مسلمان اَم

حاج سید مجید بنی فاطمه-شب 5 صفر 1394-شهادت حضرت رقیه-شور-حسینیه ریحانة الحسین